سلام به همه
اول از همه ولادت امام حسین،امام سجاد و حضرت ابالفضل(علیهم السلام) رو به همه تبریک میگم.
از امروز شما میتونید خلاصه قسمتهای جدید سریال رو در این وبلاگ مشاهده بفرمائید.
انشاءالله که مورد رضایتتون واقع میشه.
خوب بدون هیچ مقدمه ای میریم سراغ خلاصه قسمت ۴۳:
مادام چوئی که کاردار رو به همراه یانگوم هنگام آزادیش میبینه،کاردار رو تهدید میکنه که در صورتی که از خطای یانگوم چشم پوشی کنه این موضوع رو به گوش همه میرسونه و این به ضرر کاردار خواهد بود.در مقابل کاردار هر گونه همکاری با یانگوم انکار میکنه و اصلا یانگوم رو تبرئه میکنه.
افسر مین که از ماجرا خبر دار میشه بسیار نگران میشه و این کار رو خطرناک میدونه و اینکه یانگوم خوش شانس بوده که تا حالا زنده است.
مادام چوئی که از آزادی یانگوم عصبانی میشه پزشک قصر رو تهدید میکنه که اگر یانگوم به تشخیص غلط پزشکان پی ببره ،اون هم در خطر میافته.
خانواده چوئی که به هر دری میزنند تا موضوع آزادی یانگوم رو رسوا کنند از وزیر اگیومو میخوان که کاردار مسئول اسناد رو دعوت کنه و جریان رو از زیر زبون اون بکشه،البته کاردار که از اون زرنگتره چیزی رو لو نمیده.
مادام چویی که از وزیر دلسرد میشه خودش دست به کار میشه و نامه ای تهدید آمیز رو به کاردار تحویل میده.
از آنطرف حال پادشاه وخیم میشود و پزشکان قصر با حضور افسر مین جلسه ای تشکیل میدهند.
شین بی هم که حسابی سردرگم شده بالاخره از یانگوم علت دشمنی با یوئلی و پیگیری وضعیت پادشاه رو میفهمه.
از اون به بعد شین بی کارهای یوئلی رو زیر نظر میگیره و به یانگوم کمک میکنه.
ماموران افسر مین هم نقشه ای از چوئی ها بدست میارند که نقاط مشخص شده ای داره ،افسر مین متوجه میشود که قبلا این نقشه رو دست یک جاسوس ژاپنی دیده و به این موضوع مشکوک میشه.
کاردار مسئول نیز با دریافت آن نامه به پیش وزیر دست راست می آید و موضوع را به او می گوید! وزیر از چویی می پرسد چطور او دا وادار به صحبت کرده و مشخص میشود که خود کاردار هم خرده شیشه داره.
جاسوسان افسر مین وقتی موضوع افشا توسط مسئول کاردار را به او اطلاع می دهند سراسیمه به دنبال یانگوم می گردد ولی اثری از او یافت نمی کند...
بانو چویی رئیس کاردارها را مجبور به مجازات یانگوم می کند و او را تهدید می کند قبل از آنکه همه جریان برای قصر افشا شود اینکار را انجام دهد..
رئیس کاردارها که راهی برایش نمی ماند اعلام می کند به علت بیماری پادشاه این موضوع را به ملکه اطلاع می دهد تا او در این باره تصمیم بگیرد...
ملکه به شدت عصبانی می شود از اینکه چطور یانگوم توانسته از اعتماد او سوء استفاده کند و خواستار مجازات او بر طبق قوانین قصر می شود...
و لذا یانگوم مجدداً دستگیر و تحت بازجویی قرار می گیرد و زمان مجازات او نیمه شب اعلام می شود...
یانگوم که تقریبا به آخر خط رسیده هرگز از کار خود پشیمان نیست و همچنان در صدد آشکار کردن حقیقت است.
قرار است یانگوم نیز مانند مادرش با زهری کشنده در دل شب و بی اطلاع کسی کشته شود.
یانگوم دیگر باور کرده که مرگ او فرارسیده اما نگران از اینکه هنوز کارش تمام نشده.
از آنطرف بانوی اول دربار بدلیل وخیم شدن حال پادشاه دستگیر شده و بازجویی میشود...
نکته جالب اینکه پزشک مسئول سلامتی که هیچ راهی نمی بیند مگر آنکه تقصیر ها را بر گردن مادام چویی بیاندازد سعی می کند او را مقصر بداند و اعلام می کند که او مواد غذایی را بررسی نکرده. یانگوم اینبار هم جان سالم بدر میبرد و ناگهان مشاهده میکند که در مقابل ملکه قرار دارد. ملکه که او را بخاطر این خیانت سرزنش میکند و به او میگوید که علت اینکه مرگ تو را به تعویق انداختم این است که باور داری تشخیص بیماری پادشاه اشتباه است این موضوع را ثابت کن و جان خود را حفظ کن!
موفق باشید.
|
سلام
کار شما هم بسیار عالی
واقعا عالی
خلاصه قسمت ۴۳ بسیار زیبا بود
بسیار زیبا
موفق باشید
چنان بروی تو آشفته ام ببوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه دردوعالم هست
دگر بروی کسم دیده باز می نشود
خلیل من همه بتهای آذری بشکست
مجال خواب نمی باشدم زدست خیال
درسرای نشاید برآشنایان بست
خلاص می طلبد هرکجا گرفتاریست
من ازکمندتو تازنده ام نخواهم جست
غلام همت آنم که پای بند کسی است
بجانبی متعلق شد از هزاربرست
مطیع رای توام گردلم بخواهی سوخت
اسیرحکم توام گرتنم بخواهی خست
نمازشام قیامت بهوش بارآید
کسی که خورده بود می زبامدادالست
نگاه من بتو و دیگران بخود مشغول
معاشران زمی و عارفان زساقی مست
اگر تو سرو خرامان زپای بنشینی
چه فتنهاکه به خیزد میان اهل نشست
برادران عزیزان نصیحتم مکنید
که اختیارمن از دست رفت و تیر از شست
حذرکنید زباران دیده ی سعدی
که قطره سیلی شود چو به هم دگر پیوست
نقل از کلیات سعدی
ســــــــــــــــــــــــ:)ـــــــــــــــــلام
باید بگم عااااااااااااالیه
نمیلینکونی؟تبادل لینک؟
مرسی سرزدی.(گل)
سلام عزیزم.خیلی جالب بود .عجب دقت و حوصله ای داری.معلومه خوب به کارت واردی .موفق باشی.فعلا
سلام وبلاگتون عالی بود مرسی که به من سر زدی.
از دیروز و امروز خاطره ای با من است وعشق.......
مثل چراغی بر سقف من روشن است فردا سراغی از چراغم بگیر.
سلام تاجر عشق عزیز خیلی ممنونم از بابت قسمت۴۳ سریال من حقیقتش یه مطلبی را خواستم خدمتتون عرض کنم واون اینکه اسم بانو هن را در کنار اسم خودم میذارم چون خیلی دوسشون دارم مثل مادرم من مادرم رو موقعی که ۸ ساله بودم از دست دادم وبا خواهر وبدرم زندگی میکردم که خواهرم امسال رفتند خانه بخت ومن موندم وبدرم بانو هن را دوست دارم به خاطر اینکه مثل مادرم هستند ومن ایشون خیلی دوست دارم الان بچه های دوست داشتنی وگل جواهری در قصر این مسءله را نمیدونند حتی سوادا ودیگر عزیزان وبلاگ به خاطر همین هستش که گفتم با شما دوست وبرادر عزیزم در میان بذارم فقط ازتون خواهش میکنم به بچه های وبلاگ حرفی نزنید مرسی از وبلاگ بسیار خوبتون موفق باشید شرمنده اگه زیاده گویی کردم قربان شما
سلام به شما رضاجان
اول از همه بدون که سر زدن شما از این وبلاگ باعث افتخار منه و خوشحالم که اینجا میببنمت.
ثانیا رضا جون بدون که اگر از محبت مادر محروم بودی یقینا خدا چیزهایی دیگه ای به تو داده که به من و امثال من نداده، این رو یقین کن.
بدون که ما همیشه دوست داریم و همیشه درکنارتیم.
ارادتمند..تاجر عشق
سلام وبلاگت بی نظیر بود . فقط خو استم بهت بگم ببین چقدر زود امدم بهت سرزدم
من شما رو فراموش کردم یا شما ما رو؟؟دیگه اپ میکنی و به ما نمیگی من همیشه به فکر شما هستم بهم سر بزن خوشحال میشم
سلام
باکمال میل لینکیدمت
لطفا منو به اسم*پس وپیش* بلینک
مرسی
سلام دوست گلم
خیلی خیلی ممنون از اینکه به من سر زدی خیلی لطف کردی واقعا خوشحال شدم راستی من هم یانگوم رو خیلی دوست دارم آخه خیلی خیلی عسله خیلی قشنگ میخنده
بازم ممنونم از اینکه به من سر زدی اگه موافقی نظرتو درباره تبادل لینک بهم بگو خوشحال میشم
خدانگهدار
سلام
عالی بود
خوشحال می شم اگر با اسم عکس های بانو هن منو لینک کنید
بازم به من سر بزنین
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااممممممممممممممممممممم..............چه طوری؟؟؟؟؟؟؟بابا من چند دفعه ومدم وبت.....ولی صفحه ی اپ جدیدت باز نمیشد..........خوبی؟؟؟؟؟چه خبر........بیا وبم....آپیدم........البته به چند تا پست قبلی هم نگاه کن.......عکس های یونسنگ که ماله وبلاگ توئه.....
سلام و از بازدیدت سپلس دارم
دوست عزیز اگر مایل به تبادل لینک بودید ما را با نام:
دانلود نرم افزار رایگان لینک کرده و سپس به ما
اطلاع دهید تا ما نیز شما را لینک کنیم
موفق باشی
بابای
سلام !!! خسته نباشی !!!
خیلی عالیه کارت !!!
برات آرزوی موفقیت میکنم عزیز !!!
اگه پایه ی تبادل لینک بودی خبرم کن !!!
ممنون !!!
سلام!
ممنون از اینکه سر زدین...
جالب و مفیده و مختصر!
فعلا!
وبلاگ خوبی دارید موفق باشید
سلام عزیزم.
خوبیییییییییییی؟؟؟
ممنون که بهم سر زدی
وبت خیلی جالبه
من که عاشق این فیلمم.
راستی اگه دوست داشتی بگو تا لینکت کنم.
منتظرم
بای
راستی اسمت چیه؟
سلام تاجر عشق
خیلی ممنونم که بهم سر زدی عزیزم[بوسه]
وبلاگت خیلی قشنگه
بازم بیا
____________**__**_____*
____________**__**_____*
___________***_*__*_____*
__________****_____**___******
_________*****______**_*______**
________*****_______**________*_**
________*****_______*_______*
________******_____*_______*
_________******____*______*
__________********_______*
__***_________**______**
*******__________**
_*******_________*
__******_________*_*
___***___*_______**
___________*_____*__*
_______****_*___*
_____******__*_**
____*******___**
____*****______*
____**_________*
_____*_________*
_____________*_*
______________**
______________*
سلام
من آپ کردم خوشحالم میکنی اگه بیای پیشم[بوسه]
موفق باشید[گل]
سلام .
وب خوبی دارید میتونم بخوم هر وقت آپ کرددید خبرم کنید ؟
فعلا .
ممنون که سر زدی بازم سر بزن
سلام مهدی جون.
خوبییییییییی؟؟؟
ممنون که سر زدی
من شما رو لینک کردم.
امیدوارم بتونیم دوستان خوبی واسه هم باشیم.
سلام من هم فیلم جواهری درقصر و تماشا میکنم
شما وبلاگ خوب و مسلما پر طر فداری دارید ایا دوست دارید باهم تبادل لینک کنیم اگر دوست دارید به من خبر دهید
سلام سلــــــــــــام سلام
تبریک
اولین سالگرد هنر قهوهای اول شهریور
هر مطلبی در زمینه ی هنرهای تجسمی میخواید در خدمتتونم
بیاید و هنر قهوه ای رو گلبارون کنید
چاکریم دددددددممممممممتتتتتت گرم[قلب][چشمک]