۰

سریال جواهری در قصر

۰

سریال جواهری در قصر

خلاصه قسمت ۴۵

سلام

امروز هم خلاصه قسمت ۴۵

امیدوارم خوشتون بیاد


بانو چویی وگیوم یونگ بهمراه پانسول چویی دوباره به زندان منتقل میشوند آنها از کاری که یانگوم انجام داده تعجب کردند .پانسول چویی وبانوچویی دراین فکرهستندکه چه اتفاقی باعث آزادی آنهاشده است .

                

یانگوم که متوجه بیماری پادشاه شده است به همراه افسرمین به نزدملکه می روند،یانگوم  میگوید که توانسته  بفهمد این بیماری چیست و  موفق شده دو نفر از بیماران با علایم مشابه بیماری پادشاه را درمان کند ولی اسم بیماری را نمیداند.

                   

دراین حین پزشک قصراعلام می کندکه می داند اسم این بیماری چیست ومی گوید برای درمان پادشاه بایدازشیرین بیان استفاده کرد که یانگوم سریعامخالفت خودرااعلام می کندومی گوید برای درمان پادشاه بایدازداروی یونگ دام ساگان استفاده کنیم...رییس پزشکان با این حرف آنها مخالفت میکند ومیگوید که این بیماری بیماری بهکت است و بدلیل سرماخوردگیهای متوالی میباشد اما یانگوم اشاره میکند که این بیماری بدلیل التهاب زیاد کبد پادشاه میباشد که شراب زیادی مصرف میکند و بخاطر مسائل حکومتی و استرس زیاد بیماری او بیشتر شده است.آنها در جلسه ای در این باره صحبت میکنند سرانجام افسر مین میگوید که سه پزشک داروخانه دوباره پادشاه را معاینه کنند.

                  

آنها پادشاه را معاینه میکنند و ملکه از آنها درباره تشخیصشان میپرسد رییس داروخانه همان تشخیص قبلی را معتقد است ولی دکتر یونگ تشخیص یانگوم را درست میداند.

                  

 زمانی که دکتر شین هم در حال تایید حرفهای دکتر یونگ وتشخیص یانگوم میباشد دراین حین وزیراووبه دیدارملکه می آید وازاوتقاضامی کندکه حرف های یک پزشک ساده راقبول نکند یانگوم سعی میکند که ملکه را متقاعد کند اما ملکه به رییس پزشک میگوید که به درمانش ادامه دهد.

                       

ولی بعد از مدتی پادشاه دوباره حالش بد میشود و درد شکم زیادی را احساس میکند که تصدیق تشخیص یانگوم میباشد طبق گفته ملکه آنها از حرفهای یانگوم پیروی میکنند. یانگوم درجلسه پزشکان استفاده ازطب سوزنی درمناطقی را خواستار می شود که باعث مخالفت پزشکان قصرمی شودامابااصراریانگوم این کارعملی می شود...

                  

یانگوم را بازداشت میکنند زیرا پادشاه بینایی خودش را از دست داده است.ملکه با عصبانیت به دیداراو وافسر مین میرود و میگوید که به او اعتماد کرده است و چطور او توانسته چنین کاری کند اما افسر مین از یانگوم حمایت میکند و میگوید که آن طب سوزنی به این خاطر بوده که یانگوم نابینایی پادشاه را از قبل پیش بینی کرده بود و برای جلوگیری از اینکار این طب سوزنی خطرناک را تجویز کرده است وسرانجام یانگوم با جسارت و اراده قوی از ملکه میخواهد که به او اجازه دهد که خودش پادشاه را معاینه و درمان کند.

                      

ملکه سخت درگیر این درخواست یانگوم میشود و شب را تا صبح فکر میکند. سرانجام با تصمیم یانگوم موافقت میکند. این اولین باری است که یک پزشک زن پادشاه را معاینه میکند.

                     

بانوچویی به نزد یانگوم وافسرمین می ایدواعلام می کند که ملکه دستورداده است یانگوم پادشاه رامعاینه کند اما افسر مین تا زمانی که یانگوم اینکار را انجام میدهد باید در زندان باشد.یانگوم با نگرانی به افسر مین نگاه میکند وسربازان افسر مین را به زندان میبرند.

                 

یانگوم شروع به معاینه پادشاه می کند .ابتدا نبض پادشاه را میگیرد بعد از اینکار یکروز کامل را به مطالعه کتابهای پزشکی مشغول میشود .

                    

 بعد از اینکار از ملکه میخواهد که اجازه دهد او برای بررسی مکانهایی که پادشاه استفاده میکند برود .ملکه با این درخواست هم موافقت میکند ویانگوم تمام مکانهایی که به شکلی مربوط به پادشاه میباشد را مورد بررسی قرار میدهد.

                 

دراین حین بانوچویی که فکرمی کندپزشک قصرآن ظرف حاوی سم رادرداخل آشپزخانه گذاشته است با نقشه قبلی یولی را برای کاری مامور میکند و شخصی را بدنبال او میفرستد،یولی نیز نزد بانو پارک میرود و همین امر بانو چویی را نسبت به آنها مشکوک میکند.

                     

دریکی ازمراحل معالجه حال پادشاه وخیم تر می شود که این امرباعث زندانی شدن یانگوم می شود .

                      

دوباره نیز ملکه یانگوم را احضار میکند و از او میخواهد حال پادشاه را خوب کند.یانگوم شروع به مداوای پادشاه می کند.سپس شروع میکند به ماساژ دادن پادشاه ماساژ دادن او در قسمت پشت پادشاه پشت گردن و قسمتهای دیگر ادامه پیدا میکند یک روز کامل یانگوم به این کار میپردازد .

              

سرانجام یانگوم از پادشاه میخواهد که بلند شود وچشمانش را باز کند پادشاه  چشمانش را باز میکند و چهره تار یانگوم آرام آرام تبدیل به تصویری صاف میشود او دوباره بینایی خودش را بدست آورده است.

                

موفق باشید....